تحولات لبنان و فلسطین

۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۱
کد خبر: 734409

مکتب حاج قاسم و الگوی حل مشکلات جهان اسلام

دکترمحمدرضا قائمی نیک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی

مسائلی که پیرامون ما به‌خصوص پس از تشکیل جمهوری اسلامی وجود دارد، یک ویژگی دیگر هم دارند و آن، کلان بودگی مشکلات و مسائل است. ما به هر دلیل اعتقادی یا سیاسی، اکنون هر روزه درباره مسائل کلان، حرف‌های زیادی می‌شنویم، اما این مسائل را نمی‌توانیم متوازن با سطح کلان بودگی‌شان، تحلیل کرده و با تقلیل آن‌ها به سطح مسائل خرد، به‌تدریج از قلمرو ذهنمان بیرون می‌رانیم. در ایام شهادت حاج قاسم و حضور مردمیِ گسترده، بعضی از اهالی علوم اجتماعی کشور ایده‌ای را طرح کردند که بنا بر آن، جمهوری اسلامی با آنکه توانایی ایجاد شور و هیجان در سطح ملی و منطقه‌ای یا حتی جهانی را بعضاً یافته، اما در حل مسائل و مشکلات درونی‌اش ناتوان است. ما در ایرانِ پر از مشکلات نظیر فقر و بیکاری و... زندگی می‌کنیم و مسائلمان را نمی‌توانیم حل کنیم، اما از ایجاد چنین شور و هیجانی در این حد، احساس افتخار می‌کنیم. همان‌طور که می‌دانیم ماهیت و ذات این جهان، همواره با مشکل همراه است و بنابراین مسائل، هیچ گاه به طور کامل حل و فصل نمی‌شوند؛ مثلاً از همه فرضیات که بگذریم، «مسئله شر» همچنان از بغرنج‌ترین مسائل مدنظر متکلمان، فیلسوفان و... است. اما آنچه یک دستگاه نظری یا عملیاتی را در قیاس با دستگاه نظری و عملیاتی دیگر در حل و فصل مسئله موفق‌تر نشان می‌دهد، نه در ادعای حل و فصل همه مسائل، بلکه در سطح حل مسئله است. فقر، اعتیاد، تبعیض، مسائل معرفتی-هویتی، بیکاری، مشروعیت، امید به زندگی، آزادی بیان، شرایط گفت‌وگو و بسیاری از مسائل دیگر، هیچ گاه در هیچ دستگاه نظری یا سیاسی و عملیاتی به طور کامل حل و فصل نمی‌شود اما سطح حل و فصل این مسائل است که موجب قوت یک دستگاه نظری یا عملی می‌شود. به‌عنوان مثال، مسئله رابطه آزادی و عدالت اقتصادی، ترقی، مشروعیت یا مسئله نابرابری و... از آن مسائلی‌اند که در سده‌های مختلف منتهی به شکل‌گیری مدرنیته، در غرب ظهور کردند؛ اما راه حل‌هایی که ما امروزه به عنوان نظریه بازار، نظریه ترقی و توسعه، دموکراسی و قرارداد اجتماعی یا انقلاب پرولتری و کمونیستی در علوم انسانی و اجتماعی می‌خوانیم، همگی سعی کرده‌اند  مسائل جهان غرب را در سطح جهانی حل و فصل کنند و این مسائل را به کلِ جهان تسری دهند و از همه نیروهای جهانی، برای حل این مسائل بهره ببرند.از این منظر در مکتب حاج قاسم برگی جدید و بدیع از انقلاب اسلامی رقم خورده است که در آن، حداقل در بعضی از عرصه‌ها، به‌خصوص نظامی و سیاسی، توانسته‌ایم مسائل خاصِ انقلاب و جمهوری اسلامی را نه در محدوده و قلمروِ جغرافیای ایران فعلی، بلکه در سطح منطقه‌ای حل و فصل کنیم. ما امروزه با ملت عراق و بسیاری از ملت‌های دیگر، «هم مسئله»‌ایم. مکتب حاج قاسم، الگویی است که می‌تواند به ما در علوم اقتصادی و اجتماعی و مدیریت و... بیاموزد که مسائل این جهان، هیچ گاه به طور تام و تمام حل شدنیِ نیستند، اما آنچه اهمیت دارد آن است که مسائلمان را در سطحی کلان‌تر از ایران و با حضور ملت‌های مسلمان حل و فصل کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.